معنی ورم کرده، دمیده شده، خسته, معنی ورم کرده، دمیده شده، خسته, معنی mck lcbi، bkdbi abi، osتi, معنی اصطلاح ورم کرده، دمیده شده، خسته, معادل ورم کرده، دمیده شده، خسته, ورم کرده، دمیده شده، خسته چی میشه؟, ورم کرده، دمیده شده، خسته یعنی چی؟, ورم کرده، دمیده شده، خسته synonym, ورم کرده، دمیده شده، خسته definition,